ترانه زندگی  منترانه زندگی من، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
مامان نی نی آیندهمامان نی نی آینده، تا این لحظه: 28 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

ترانه ی زندگی من

برگشت بعد از7ماه و شروعی دوباره

1393/11/11 20:40
نویسنده : فاطمه(silda)
500 بازدید
اشتراک گذاری

به نام او

درود

بعد 7ماه برگشتم...برگشتم تا دوباره به لطف خدا بنویسم از زندگیم از روزمرگیام از همه ی چیزایی ک دوسشون دارم و ازتموم روزای عالی و خوبم (روز بدی وجود نداره وتموم روزای بد من خوبن آرامو بقیه روزا عالینمحبت)

تو این 7 ماه اتفاقاتی افتاد و همشون خوب و عالی بودن

5تیر کنکور دادم و چه روزی بود یادش بخیرعینک...همیشه فک میکردم موقع کنکورم چه قد استرس دارم ولی خیلی ریلکس بودم..وقتی بابا و مامانم رسندونم دم در دانشگاه بغضم گرفتغمگین نمیدونم چرا اینقد سخت بود واسم...ولی خودمو کنترول کردم و با یه انرژی زایدالوصفی وارد محوطه شدمخندونک...یادش بخیر هرکی منو میدید میگفت اصلا تورو میبینیم کلی انرژی میگیریم چه قد پر انرژی ولی از درونم ک خبر نداشتن خخخ....و کنکور با همه ی سختیش تموم شدو رفت

و از اون روز ببعد راحت شددددددم راحت

اوایل مرداد بود فک میکنم اصلا یادم نمیاد نتایج کنکورو دادن و رتبه ی اولیهسکوت....اصلا اون چیزی ک انتظارشو داشتم نشد فک میکردم رتبم 3000 میشه ولی نشد و 3برابر شدغمناک....چه قد ناراحت بودم و گریه کردم ولی خب اتفاقی بود ک افتاده بود دیگ

دلم میخواست یه سال دیگ بشینم بخونم دوباره کنکور بدم ولی همه گفتن این اشتباه و نکن و حتما امسال برو دانشگاه بخصوص تو ک رشتت ریاضی و خیلی راحت میتونی با این رتبه رشته های خوبیم قبولی شی....خب خودم مهندسی شهرسازی و معماری دوسداشتم ولی با رتبم نمیتونستم مهندسی شهرسازی مشهد و بزنم و قبول نمیشدم سکوتشهر خودمونم ک نداشتشاکی...فقط معماری شهر خودمونو زدم ک اونم رتبم نرسیدقهر و رشته ی اقتصاد ک دوسداشتم و زده بودم قبول شدم علوم اقتصادی گرایش بازرگانیزیبا....و ترم بهمنی شدم و امروز 11/11 اولین روز دانشگاه رفتنم بود و خداروشکر فاطمم (یکی از دوستان دوران راهنمایی تا سال آخر دبیرستان) هم رشته ایم .... با یه فرق ک اون گرایش صنعتیه

خوبیه رشتمون اینه ک 7 ترمه به امیدخدا تموم و یکی از دلایل ترم بهمنی شدنمون همین 7 ترمه بودنه

امروز انتخاب واحد کردیم و برنامه ی کلاسیمونو بهمون دادن و خدارو شکر این ترم همش باهمیم از شنبه تا 4 شنبه کلاس داریم و برنامه ی ساعت کلاسامون به شرح زیر میباشد....

شنبه  9.30_11.30

یکشنبه    7.30_9.30 / 18:00_20:00

دوشنبه   7.30_9.30 /9.30_11.30

سه شنبه   7.30_9.30 /9.30_11.30 /15:00-17:00 /18:00_20:00

چهارشنبه   7.30_9.30 /9.30_11.30 /15:00_17:00

niniweblog.com

     اما بریم سر این 7 ماه ک کلا بیکار بودم و واقعا هیچ کار مفیدی نکردمخندونک

2-3ماه رفتم باشگاه و ورزش میکردم ولی بعدش دیگ نرفتم...فیلم حریم سلطان و شرو کردم به دیدن از قسمت اول تا 70 فعلا دیدم...وم پایرم یکی از فیلمای دوسداشتنیم رو تا فصل 4 قسمت 7 دیدم ک متاسفانه بقیشو ندارم وقرار نیلو امروز ک باهاش صحبت کردم واسم بیاره...البته از این ببعد میخام بچسبم به درسو مشخم دیگ

از اواخر ماه مبارک یه رابطه رو شرو کردم با یکی از پسرایی ک هیچوقت فکرشم نمیکردم یه روز باهم باشیم و دوسم داشته باشه ولی خب به دلایلی بعد 6 ماه 21 دی تصمیم گرفتیم دیگ باهم نباشیم و این نوع رابطه تموم شه تا بوقتش...تو این مدت دوران خوب و بد زیادی داشتیم ولی خب دوسندارم راجبش بحرفم و همه چیو سپردم دست خدای مهرون و قادرم و مطمئنم خدا بهترینو برام میخواد

1 ماه اخرم اتفاقات فوق العاده خوبی برام افتاد...اتفاقاتی ک باعث شد دوباره برم سمت کتاب خوندن همیشه عاشق کتاب خوندن بودم ولی خب یه مدت بود ازش دور شدده بودم شدید

و این کتاب خوندن بیشتر مایل شد به کتاب هایی راجب زندگی مشترک(ک یکی از دلایلی بود ک باعث شد رو جدایی فکنم و به این نتیجه برسم ک تموم شه بهتره)

کتب هایی ک باعث شد خدامو بیشتر بشنام برم سمت فیزیک کوانتوم و قانون جذب و خیلی چیزای دیگ ک هیچوقت بهشون دقت نداشتم.....

سرگذشت کلی من تو این چند ماه به این شرح بود و میریم تا از این ببعد داشته باشیم سرگذشت جزئی تری از دوران زندگی رو

بدرود

 خدا جونم ممنونم بخاطر تموم لطف و مهربونیت....بخاطر این خداییت ک اینقد هوامو داری و واقعا با تک تک سلول های بدنم ازت ممنونم

شـــــــــــــــــــــــــــــــــکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بانو اِفـــ
15 بهمن 93 12:40
لیــنک شـُدی سیلدا جـون
فاطمه(silda)
پاسخ
مرسی خانمی
بانو اِفـــ
29 بهمن 93 14:13
مــرسی عزیــزم قربونت :x ااا ؟؟ اسمت فاطمه هس ؟؟ خوشوختم :d کجا زندگی میـکُنی ؟